- توتو جان؟
- ... [سکوت!]
- پسر مامان؟
- ...
- عزیزم؟
- ...
- بچه؟
- ...
- عشق مامان؟
- ... [یه صدای ضعیف کوچولو از اون ته، با کلی ناز:]... توتو
- [من در حالیکه ذوق مرگ شدم:] جووووووونم 3> 3> 3>
- [باز یه صدای کوچولو:] جووون
و مکالمه در همین جا به دلیل غش و ضعف بنده به پایان می رسه.
پ.ن: داشتم اینو واسه یکی از دوستام تعریف می کردم. دوستم می گه:" عزیزم خیلی خوشحال نباش جوابتو می ده... شاید می خواد زودتر از شرت راحت شه. ول کنم نیستی آخه!" ^_^
برچسب : مکالمه من و عشقم,مکالمه من و اقامون,مکالمه من و دوست دخترم,مکالمه من و خدا,اجراء مكالمات من واتس اب,مكالمه من الغربه بين ام وابنها,مكالمات من واتس اب,مكالمات ونت من سوا,مكالمه من طرف واحد,مكالمه مسروقه من وزارة الداخليه, نویسنده : 1aftabparastb بازدید : 204