تقویم

ساخت وبلاگ

اتاق کناری در این شبکه یک آقای مهندسی هست در آستانه بازنشستگی که همیشه خدا ناراضی است. البته خیلی جاها هم حق دارد ولی من از آنجا که ناراضی ها و بی حوصلگی های خودم زیاد است زیاد تحویلش نمی گیرم از ترس این که مبادا با دیدن ما دوباره روضه و نوحه سرایی در وصف مصائب اداره را شروع کند! و ما همین چند مثقال انگیزه برای این که صبح ها بیدار شویم بیاییم اداره را هم از دست بدهیم! ولی این به این معنا نیست که بدمان بیاید سر به سرش بگذاریم...

حالا یک روزی ما تقویم رومیزی سال 96 احتیاج داشتیم. دیدم در اتاقش باز است و خودش نیست. بدو بدو رفتم تقویمش را برداشتم با این هدف که دوباره برگردانم سر جایش! ولی از آنجا که حافظه ما معرف حضورتان هست، یادمان رفت! 0_o

آمده اتاق من می پرسد:"ببخشید...شما تقویم ندارید؟"

من هم خیلی خونسرد، به جای این که با دست به پیشانی ام بکوبم که "خنگ خدا! باز یادت رفت!" می گویم:"چرا، اتفاقا یه تقویم رومیزی دارم اگه می خواین ببریدش." تقویم را می گیرد و براندازش می کند:"اتفاقا مال منم همین شکلی بود! نمی دونم چی کارش کردم." بدون این که نگاهش کنم، همان طور که دارم با کامپیوتر کار می کنم، با یک لبخند قایمکی و لحنی که فقط خاص این گونه موارد است می گویم:

-         "چه جالب! چون اتفاقا منم اینو تو اتاق شما پیداش کردم."

فکر کنم اولش متوجه نشد یعنی چه! از گوشه چشم می بینم که چند ثانیه ای ایستاد مرا نگاه کرد. تقویم را برداشت و رفت که رفت...

باز امروز تقویم لازم شدم. بدون این که خودم را از تک و تا بیندازم می روم در اتاقش:

-         "سلام. خسته نباشید... ببخشید تقویم دارید؟"

 (چون همزمان به موبایل و کامپیوتر احتیاج داشتم نمی توانستم از تقویم روی این دستگاه ها استفاده کنم.)

یک جورهای مدل هپروتی مرا برانداز می کند: "خانم دکتر چشمت این تقویمه رو گرفته؟"

-         "من؟ نه والا! من که از این دنیا چیزی نمی خوام. همین جوری این دورو برا واسه خودمون هستیم! بی تقویم... با تقویم... بالاخره یه جوری می گذرونیم... کسیم که واسمون ازین چیزا نمیاره!..."

-         ]از معدود زمان هایی که دارد می خندد[ بیا بگیر ببر. مال خودت!

بدو بدو می روم تقویم عزیزم را برمی دارم "ممنونم ^_^ "

قبل از این که در را ببندم صدایش را می شنوم که می گوید:"دیگه از تو اتاق من چیزی برندار!"

و من با آسودگی در را می بندم و می روم... (((:

دل پیچه...
ما را در سایت دل پیچه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1aftabparastb بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 16:22